« اجتهاد ظریف | خانه پدری » |
هوالحبیب
روی دلت آماج غم، سنگینی میکند. زمان کند و سنگین میگذرد. انگار ثانیهها کش آمده باشند و بنای رفتن نداشته باشند. واژهها در ذهنت بالا و پایین میشوند، اما به زبان نمیآیند. انگار راه نوشتنت سد شده باشد. کسی چه میداند شاید واژهها هم دلشان گرفته است. مثل تو شدهاند و دلودماغ همیشگی را ندارند. بینشاط، بیشور و هیجان، مثل بغض سنگینی راه گلویت را بستهاند. گویی آنها هم مثل تو، عزیزترین عزیزشان را از دست دادهاند.
تو، نه پدر از دست دادهای و نه مادر. کسی که دلت داغدار نبودنش شده بالاتر از این حرفهاست. امام تنها برای تو عزیزترین عزیز نیست. همه هستی از وجود او روزی میخورند. کسی که واسطه فیض و رحمت الهی است. کسی که وجودش، حضورش مایه آرامش و تسلی قلبها است. کسی که دلهای گمشده با وجود او هدایت میشوند و راه مییابند. زمانی که چنین کسی نباشد ماتم عظمی است. آن وقت نه تنها تو، که همه هستی انگار چیزی را گم کرده باشند سرگردان و پریشاناند. حال دلشان خراب است…
با سلام
مطلب شما در قسمت مطالب منتخب صفحه اصلی درج گردید.
با آرزوی موفقیت روزافزون شما
فرم در حال بارگذاری ...