« مهمان حبیب خداستاز کجا شروع کنم؟ »

مهمان حبیب خداست

مهمان حبیب خداست

  پنجشنبه 1 خرداد 1399 11:42, توسط تسنیم   , 336 کلمات  
موضوعات: اخلاقي

مرغ های تکه شده را روی پیاز داغ میریزد.
همینطور که مرغ ها کم کم پخته میشوند، سیب زمینی ها را خلال میکند تا برای سرخ کردن آماده باشند.
مثل همیشه به فرمایش یکی از علما که سفارش کرده بودند هر روز غذایتان را نذر یکی از ائمه و با نیت آماده کنید، امروز نیز چشمانش را میبندد، دلش را راهی میکند در خانه *حضرت مادر* و غذای امروزش را نذر حضرت *زهرا سلام الله علیها* میکند.
امروز مهمان دارد بعد از مدتها یکی از دوستانش قرار است مهمان خانه اش باشد.
فکرش به سالها قبل پرواز میکند.
آن روزها همیشه خانه شان پر از مهمان بود، عید تمام تعطیلات نوروز را مهمان داشتند.
گاهی خسته میشد، از آن همه مهمان و به جان مادرش غر میزد.
اما مادر همیشه با صبوری و روی خوش از مهمان هایش پذیرایی میکرد و حتی گاهی پایان تعطیلات با چشم گریان مهمانان را بدرقه میکرد.
آن روزها چقدر خوشحال میشد از رفتن مهمانها، نمیدانست روزی خواهد رسید که داشتن یک روز مهمان برایش آرزو میشود.

خیار و گوجه را از یخچال بیرون می آورد و همانطور که مشغول آماده کردن سالاد است حواسش به پخت غذایش نیز هست.

چقدر روزگار عوض شده است انگار قرن ها از آن زمانها میگذرد.
هر چه بزرگتر میشویم زمان نیز زودتر میگذرد.
هر چه بزرگتر میشویم انگار مشکلات نیز با ما بزرگ‌ میشوند.
دیگر حتی وقت برای خودمان هم نداریم چه رسد به اینکه برای مهمانی و دید و بازدید وقت بگذاریم.
سالی یکبار مهمانی میرویم آن هم برای چند ساعت، آن هم میگوییم نکند مزاحم خانه و زندگی دیگری شده باشیم.

انگار برکت از وقتمان رفته است.

مادرهایمان چکار میکردند با آن همه کار و مشغله که آن قدر وقت داشتند که کنار همه ی کارهایشان خیاطی کنند یا مهمان دعوت کنند و به آنها برسند.
پیامبر بزرگ اسلام میفرمایند:
«هر خانه ای که در آن مهمان وارد نشود فرشتگان هم به آن خانه وارد نمیشوند.»

پ ن: چقدر احادیث از ائمه درباره مهمان و مهمان نوازی وجود دارد.« مهمان حبیب خداست».


فرم در حال بارگذاری ...