همایش تمام شده بود و هنوز چند ساعتی تا حرکت قطار زمان باقی بود. بی درنگ سمت حرم راه افتادیم. آخر مگر میشود قم بیایی و بی سلام خدمت بانو راه کج کنی و سمت دیارت برگردی. این بار دیگر دلم طاقت نداشت چون بار قبل اذن دخول نیافته و سهمم فقط عبور از خیابان حرم…
بیشتر »