« تحریم ظریف | مثل سرطان » |
هوالحبیب
فردا مسافرم رمانی تاریخی است به قلم “مریم راهی” از انتشارات نیستان. داستان به وقایع ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه و سفرشان تا مدینه اشاره دارد. اما به فراخور موقعیتهای مختلف برگشتهایی هم به گذشته دارد. داستان از زبان “نجوی” دختر “طرماح” بیان میشود. “طرماح"، مردی است که روزگاری سفیر “علیبنابیطالب” علیه السلام در کوفه بود و اکنون یکی از جاماندگان از قافله امام “حسین” علیه السلام! کسی که علیرغم محبت به امام، رساندن آذوقه به خویشانش را بر یاری مقدم میشمرد و سرانجام در حالی که در بُهتی شگفت از وقوع حادثه به سر میبرد به کوفه باز میگردد. در این میان “نجوی” که خیال ندارد سرگذشتی مثل پدر نصیبش شود به خانه و حتی “سعید” پشت کرده و با ظاهر و قیافهای پریشان با اسیران کربلا همراه میشود و آنان را تا مدینه همراهی میکند. او بدین وسیله پای صحبت اهل حرم مینشیند و جلوههایی از حماسه عاشورا را به تماشا مینشیند و گاه همراه آنان به گذشتههای دورتر سفر میکند. زمانی که حرفی از اسارت و رنج و زخم نبود.
نویسنده میتوانست سختی مسیر کوفه تا مدینه را بیش از این نشان دهد. او حتی به شهادت دختر امام اشارهای نمیکند. حرفی از خطبه امام “سجاد” علیهالسلام در شام به میان نیامده و به خطبهی حضرت “زینب” سلاماللهعلیها نیز اشاره کوتاهای شده که باتوجه به نقش این دو خطبه در استمرار قیام عاشورا توقع جای کار بیشتری بود. با این همه ورود نویسنده و زاویه دید او به واقعه عاشورا قابل تأمل و نو است. کتاب، روضه مجسمی است که میتوان با بند بند آن گریست. عشق “نجوی” و “سعید” نیز به جذابیت داستان میافزاید و خواننده را به دنبال خود میکشاند. نقلهایی که از همسران امام بیان میشود زیباست البته غیر از ایرانی بودن مادر امام سجاد علیه السلام،که جای بحث است. نکاتی که در مورد شخصیت “امالبنین” سلاماللهعلیها بیان شده قابل تأمل است مخصوصاً اطاعت پذیری او از امام آن هم در شرایطی که شخصیتهایی مثل “محمدحنفیه” یا “عمربنعلی” نه تنها از حضور در کربلا سربازدهاند که حتی برای امام تعیین تکلیف هم میکنند. در مجموع فردا مسافرم رمانی جذاب است که نباید خواندنش را از دست داد!
با سلام و احترام
مطلب شما در قسمت مطالب منتخب درج گردید.
موفق باشید
فرم در حال بارگذاری ...