« خرید به احتیاجدورهمی »

حرمت چادر

حرمت چادر

  سه شنبه 27 تیر 1396 08:13, توسط طاهره رفيعي   , 306 کلمات  
موضوعات: اجتماعی, فرهنگی

خسته و کوفته به اتوبوس رسیدم و سوار شدم. اتوبوس پر شده بود و نزدیک بود حرکت کنه. وقتی کمی نفس گرفتم، به اطرافم نگاه کردم. با دیدن یک قیافه جا خوردم، فکر کردم ماکتی که چادر سرش کردن اوردن تو اتوبوس! کمی که دقت کردم، دیدم ماکت نیست؛ بله، یک خانم محترم بود، اونم با صد قلم آرایش که صورتشو واقعا مصنوعی و شبیه ماکت یا عروسک کرده بود؛ البته حجابش کامل کامل بود، فقط گردی صورتش معلوم بود و دستش تا مچ.

با خودم گفتم یعنی حجابی که اسلام از ما میخاد اینه؟ درسته که فقط حد مجاز بدنش معلومه، ولی اینقدر آرایش کرده که منِ خانم، تا چند لحظه جذب و حیرون شدم، وای به حال اقایون.

یاد زمانی افتادم که دخترمو می‌بردم جامعةالقرآن. اونجا یک خانمی میومد که خیاط بود و هر دفعه برا دختر کوچیکش پیراهنی خوشکل با ساق پا و تل هم رنگ میپوشید و ست می کرد. ولی این دختر بعضی روزا با مقنعه و چادر میومد، اون موقع بود که دلت براش اب می رفت و فقط دوست داشتی قربون صدقش بری، از بس که این دختر باوقار و متین می شد. مامانشم می گفت: روزایی که چادر می پوشه کلا رفتارش فرق می کنه، تو خیابونم که میریم، مثل روزای دیگه نمی‌‌خنده، بدو بدو نمیکنه و سنگین و باوقار کنار من راه میاد.

اهی کشیدم و گفتم کاش همه چادریای ما حرمت چادرو از اون دختر پنج ساله یاد می گرفتن، کاش فطرتشون همون طوری پاک میموند و حرمت چادرو نمی شکستن.
ولی آخر سر متوجه خودم شدم که ای وای برمن، شاید رفتار این خانم و افرادی مثل این تقصیر من و امثال منه! چون بسیاری از بد حجاب ها از سر ناآگاهی و جهله. اگه ما وظیفمونو خوب انجام می‌دادیم و باعث آگاهی این افراد می شدیم شاید وضعیت جامعه ما الان این طوری نبود.


فرم در حال بارگذاری ...