یک قرآن کوچک سورمهای بود. هدیهٔ پدرم از مدینه. دبیرستان بودیم. مدرسه عدهای از بچههای ممتاز و حافظ قرآن را به عنوان جایزه، سفر عمره برده بود. وقتی برگشتند، اکثرا یک قران کوچک سورمهای داشتند؛ کوچک یعنی اندازه یک دست. با برگههایی سفید، خطی خوانا.…
بیشتر »